خاطرات من و الفور
یادداشت ثابت - دوشنبه 92 مهر 2 :: 4:44 عصر ::  نویسنده : ملیکه

خیلی دوست داشتم بتونم یک برنامه زیارتی برای بچه های اتاق بذارم واسه همین با یکی از اسپانسرهای اتاق حرف زدم که اگر می تونه برای شب تولد آقا امام رضا ع یک هدیه به ما بده اما خب بنا به دلایلی موافقت نشد

یک جورایی دلم شکست

شب که اتاق آمدم و تو حال خودم بودم  یک باره دیدم

کبوتر داره رو مایک حرف میزنه و میخواد 8 نفر رو قر عه بکشه برای سفر به مشهد و زیارت که در این سفر  فقط هزینه اسکان اونا رو بهشون میداد

منم از خدا خواسته رفتم تو خصوصیش  وگفتم جریان چیه ؟

برام تعریف کرد که نذری هست و به خاطر اون ""  هزینه هتل 8 نفر رو برای هر نفر 2 شب پرداخت می کنند "" 

گفتم خرج غذا و رفت و آمد چی ؟

گفت با خودشون هست . 

دست به کار شدم رفتم سراغ برو بچه های اتاق که می شناختمشون

خدا چه قدر دلاشون پاک بود

به هر که گفتم نه نگفت

همه دوست داشتند مشارکت داشته باشند

و چه شد !!!!!!!!!!!!!!!!

هزینه ی زیارت 8 نفر هم رفت و امد و هم خورد و خوراک و هتل برای دو شب جور شد

باید قرعه کشی میکردیم

شب تولد آقا ،، اتاق رو برامون جناب ادمین،  120 نفره کرد ند

اما کم اوردیم غوغا شده بود

پلیس ها هم برای کمک اومدند اتاق شد 200 نفره

چه جمعیتی و چه برنامه ای و چه استقبالی

8 نفر قرعه کشیده شد

اما هزینه باز هم داشتیم

به پذیرشمون  دو نفر دیگه هم اضافه کردیم

چه قدر همه خوشحال بودند

و یک نکته ی جالب این بود که :

قبل از قرعه کشی رفتم حرم آقا امام رضا ع هم برای اینکه کمک کنند درصد خطامون کم بشه و هم نیت کردم که اگر قرعه به نام من بیفته بدمش به یک بانوی نیازمند که با اون هزینه بره قم زیارت

چون ایشون هم مشهدی بودند .

قرعه کشی که شد باورم نمیشد اسم من در اومد

اشک چشمامو گرفت .

بله اون بانو که من نایبش شدم برنده شد که یک سفر  به قم داشته باشه

وقتی بهش روز میلاد آقا امام رضا ع خبر دادم از شادی فریاد میزد

باورش نمیشدو موندم و کار اقا ....

 




موضوع مطلب :



میخوام تو این وبلاگ از خاطرات تلخ و شیرین خودم با دوستان الفوری رو بنویسم با من باشید . اینم ادرس اون سایته http://l4i.ir
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 2
  • بازدید دیروز: 2
  • کل بازدیدها: 1065